پرسش :
به نظر مى رسد نكته اى كه در جذب سرمايه براى بانك مورد غفلت قرار گرفته،مسئله ى ثواب اخروى قرض الحسنه است و در نظام جديد بانكى، اين تفكّر از بين رفته است و صرفاً روى جوائز و درصد سود تبليغ مى كنند؛ در حالى كه اين مسئله مى تواند در جذب سرمايه ى افرادى كه به سرمايه يا سود آن نياز ندارند و يا سرمايه شان در حدى نيست كه سودش چندان مهم باشد نقش داشته باشد. نظر خود را در اين مورد بيان فرماييد.
شرح پرسش :
پاسخ :
اين يكى از روش هاى نابه هنجار و نادرستى است كه در سيستم بانكى جمهورى اسلامى به اجرا در آمده است. نه اين كه در هر بانك دارى اسلامى، براى جذب وجوه پس انداز و قرض الحسنه، چنين ساز و كار و روشى را به كار گرفته باشند. طبعاً اين روش انگيزه هاى مادى را فعال و تحريك مى كند، اگر نگوييم در پاره اى از اين موارد به روش هايى مى رسد كه عملاً كار را ربوى مى كند، يا در آنها شبهه ى ربا پيش مى آيد؛ حداقل در اين جا انگيزه ى معنوى از بين رفته، و انگيزه ى دست يافتن به جوايز و پاداش ها افزايش يافته است. نبايد مشاركت دادن وجوه پس انداز در قرعه كشى، براى صاحبان پس انداز به صورت حق در بيايد؛ چون اگر چنين شود ربوى و حرام مى شود. پاره اى از روش هاى به كار گرفته شده، چنين نتيجه اى را به بار مى آورد؛ مثلاً گفته مى شود كه اگر مقدار وجوه پس انداز شما افزايش يابد براى هر سهمى در قرعه كشى، يك حق قائل مى شويم، طبعاً نتيجه ى آن ربوى است؛ لذا انگيزه هاى معنوى قرض الحسنه از بين مى رود.
لذا به نظر مى رسد نيازى نيست كه براى پس انداز مردم تكيه ى زيادى بر انگيزه هاى مادى شود؛ و اگر بر انگيزه هاى معنوى تكيه شود و نشان داده شود كه وجوه پس انداز آنها به صورت قرضى در اختيار نيازمندان قرار مى گيرد و نيز آثار و نتايج آن به تصوير و آمار و اطلاعات در اختيار پس اندازكنندگان قرار گيرد، هم فطرت پاك وهم تديّن اكثريت مردم موجب مى شود كه نه تنها حساب هاى پس انداز از نظر رقم كاهش پيدا نكند، بلكه افزايش نيز بيابد. بسيارى از مردم با حفظ وجوه مالى خودشان در صدد حل مشكلات مادى نيازمندان هستند؛ و چنين روشى توسط بانك حاصل مى شود؛ چون مردم با اعتماد به بانك وجوه پس انداز خود را (با علم به قطعى بودن برگشت آن وجوه) در اختياربانك قرار مى دهند تا براى رفع نياز نيازمندان به كار گرفته شود و وقتى به اين نتيجه برسند، پس انداز خود را افزايش مى دهند و نيز كسانى كه اقدام به پس انداز نكرده اند ترغيب مى شوند. بانك نيز براى كاهش هزينه هاى خود مى تواند از وجود صندوق هاى قرض الحسنه استفاده كند و تبرعاً وجوه را در اختيار مردم قرار دهد و از آنها كارمزد نيز دريافت نكند. بدين وسيله مى توانند راه كار عملى استفاده ى بهتر از وجوه براى نياز نيازمندان را داشته باشد. صندوق هاى قرض الحسنه انگيزه لازم و راهكار تجربه شده اى را براى شناسايى نيازمندان دارند، تنها مشكل آنها،كمبود منابع مالى براى تأمين نياز نيازمندان است؛ و لذا اگر بانك ها وجوه پس انداز را دراختيار نيازمندان قرار دهند، مشكلات خانواده هاى نيازمند،مانند هزينه ى درمان بيمارى ها، عروسى ها، تحصيل دانش جويان و مانند آن، بدون پرداخت بهره و كارمزد، حل خواهد شد.
منبع: دين و اقتصاد، محمد جواد شريفى، حميده انصارى، انتشارات مركز مديريت حوزه علميه (1382)
اين يكى از روش هاى نابه هنجار و نادرستى است كه در سيستم بانكى جمهورى اسلامى به اجرا در آمده است. نه اين كه در هر بانك دارى اسلامى، براى جذب وجوه پس انداز و قرض الحسنه، چنين ساز و كار و روشى را به كار گرفته باشند. طبعاً اين روش انگيزه هاى مادى را فعال و تحريك مى كند، اگر نگوييم در پاره اى از اين موارد به روش هايى مى رسد كه عملاً كار را ربوى مى كند، يا در آنها شبهه ى ربا پيش مى آيد؛ حداقل در اين جا انگيزه ى معنوى از بين رفته، و انگيزه ى دست يافتن به جوايز و پاداش ها افزايش يافته است. نبايد مشاركت دادن وجوه پس انداز در قرعه كشى، براى صاحبان پس انداز به صورت حق در بيايد؛ چون اگر چنين شود ربوى و حرام مى شود. پاره اى از روش هاى به كار گرفته شده، چنين نتيجه اى را به بار مى آورد؛ مثلاً گفته مى شود كه اگر مقدار وجوه پس انداز شما افزايش يابد براى هر سهمى در قرعه كشى، يك حق قائل مى شويم، طبعاً نتيجه ى آن ربوى است؛ لذا انگيزه هاى معنوى قرض الحسنه از بين مى رود.
لذا به نظر مى رسد نيازى نيست كه براى پس انداز مردم تكيه ى زيادى بر انگيزه هاى مادى شود؛ و اگر بر انگيزه هاى معنوى تكيه شود و نشان داده شود كه وجوه پس انداز آنها به صورت قرضى در اختيار نيازمندان قرار مى گيرد و نيز آثار و نتايج آن به تصوير و آمار و اطلاعات در اختيار پس اندازكنندگان قرار گيرد، هم فطرت پاك وهم تديّن اكثريت مردم موجب مى شود كه نه تنها حساب هاى پس انداز از نظر رقم كاهش پيدا نكند، بلكه افزايش نيز بيابد. بسيارى از مردم با حفظ وجوه مالى خودشان در صدد حل مشكلات مادى نيازمندان هستند؛ و چنين روشى توسط بانك حاصل مى شود؛ چون مردم با اعتماد به بانك وجوه پس انداز خود را (با علم به قطعى بودن برگشت آن وجوه) در اختياربانك قرار مى دهند تا براى رفع نياز نيازمندان به كار گرفته شود و وقتى به اين نتيجه برسند، پس انداز خود را افزايش مى دهند و نيز كسانى كه اقدام به پس انداز نكرده اند ترغيب مى شوند. بانك نيز براى كاهش هزينه هاى خود مى تواند از وجود صندوق هاى قرض الحسنه استفاده كند و تبرعاً وجوه را در اختيار مردم قرار دهد و از آنها كارمزد نيز دريافت نكند. بدين وسيله مى توانند راه كار عملى استفاده ى بهتر از وجوه براى نياز نيازمندان را داشته باشد. صندوق هاى قرض الحسنه انگيزه لازم و راهكار تجربه شده اى را براى شناسايى نيازمندان دارند، تنها مشكل آنها،كمبود منابع مالى براى تأمين نياز نيازمندان است؛ و لذا اگر بانك ها وجوه پس انداز را دراختيار نيازمندان قرار دهند، مشكلات خانواده هاى نيازمند،مانند هزينه ى درمان بيمارى ها، عروسى ها، تحصيل دانش جويان و مانند آن، بدون پرداخت بهره و كارمزد، حل خواهد شد.
منبع: دين و اقتصاد، محمد جواد شريفى، حميده انصارى، انتشارات مركز مديريت حوزه علميه (1382)
تازه های پرسش و پاسخ
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}